(وبسایت مداحی کربلایی محسن احمدی)

(سایت مداحی کربلایی محسن احمدی)
بانوای دلنشین کربلایی محسن احمدی دوشنبه شبـــــــها راس ساعت:21 نعمت آباد خ میرزایی جنب خیابان مینو حسینیه حضرت ابوالفضل العباس(ع)،سامانــــــه هیئت:09381954355،سایت سیاسی مذهبی،اشعار مذهبی،اشعار مهدوی،احادیث و روایات
دانلود مداحی با صدای کربلایی محسن احمدی
آخـــرين مـطالــــــب
لـــــینک های ویـــــژه
کجایند مردان بی ادعا..!

فصل‌های پیش از این هم ابر داشت

بر کویرم بارشی بی‌صبر داشت   

 

پیش از اینها آسمان گلپوش بود

پیش از اینها یار در آغوش بود

 

اینک اما عده‌ای آتش شدند

بعد کوچ کوه‌ها آرش شدند............

 

از بلند از حلق آویزها

قلب‌های مانده در دهلیزها

 

بذرهایی ناشناس و گول و گند

از میان خاک و خون قد می‌کشند

 

بعضی از آنها که خون نوشیده‌اند

ارث جنگ عشق را پوشیده‌اند

 

عده‌ای حسن القضاء را دیده اند

عده‌ای را بنزها بلعیده اند

 

بزدلانی کز هراس ابتر شدند

از بسیجی‌ها بسیجی تر شدند

 

ای بی جان ها!درد دلم را بشنوید 

اندکی از حاصلم را بشنوید 

 

توچه می‌دانی تگرگ و برگ را ؟

غرق خون خویش،‌ رقص مرگ را؟

تو چه می‌دانی که رمل و ماسه چیست؟ 

بین ابروها رد قناسه چیست؟ 

و چه می‌دانی سقوط “پاوه” را 

“عاصمی” را “باکری” را “کاوه” ‌را  

 

هیچ می دانی”مریوان” چیست؟‌ هان! 

هیچ می‌دانی که “چمران” ‌کیست؟ هان!  

 

هیچ می‌دانی بسیجی سر جداست؟ 

هیچ می‌دانی “دو عیجی”‌ در کجاست؟

این صدای بوستانی پرپر است 

این زبان سرخ نسلی بی سر است

با همان‌هایم که در دین غش زدند 

ریشه اسلام را آتش زدند 

 

پای خندق‌ها احد را ساختند 

خون فروشی کرده خود را ساختند 

 

زنده‌های کمتر از مردارها 

با شما هستم، غنیمت خوارها

بذر هفتاد و دو آفت در شما 

بردگان سکه! لعنت بر شما 

 

باز دنیا کاسه خمر شماست 

باز هم شیطان اولی الامر شماست 

 

با همانهایم که بعد از آن ولی 

شوکران کردند در کام علی 

 

باز آیا استخوانی در گلوست؟ 

باز آیا خار در چشمان اوست؟ 

 

ای شکوه رفته امشب بازگرد! 

این سکوت مرده را درهم نورد 

 

از نسیم شادی یاران بگو 

از “شکست حصر آبادان” بگو!  

 

از شکستن از گسستن از یقین 

از شکوه فتح در “فتح المبین” 

 

از “شلمچه”، “فاو”‌ از “بستان” بگو! 

از شکوه رفته! از “مهران”‌ بگو! 

 

از همانهایی که سر بر در زدند 

روی فرش خون خود پرپر زدند

شب شکاران سحر اندوخته 

از پرستوهای در خود سوخته 

 

زان همه گلها که می بردی بگو! 

.

زان همه گلها که می بردی بگو! 

از “بقایی” از “بروجردی” بگو! 

 

پهلوانانی که سهرابی شدند 

از پلنگانی که مهتابی شدند

عشق بود و داغ بود و سوز بود 

آه! گویی این همه دیروز بود

اینک اما در نگاهی راز نیست 

تیردان پرتیر و تیرانداز نیست 

 

نسل های جاودان فانی شدند 

شعرها هم آنچه می دانی شدند 

  

روزگاران عجیبی آمدند 

نسل های نانجیبی آمدند

 

ابتدا احساس هامان ترد بود 

ابتدا اندوهامان خرد بود 

 

رفته رفته خنده ها زاری شدند 

زخم هامان کم کمک کاری شدند 

 

خواب دیدم دیو بی‌عار کبود 

در مسیل آرزوها خفته بود 

 

خواب دیدم برفها باقی شدند 

لحظه‌های مرده ام ساقی شدند 

 

ای شهیدان! دردها برگشته اند 

روزهامان را به شب آغشته‌اند  

 

فصل هامان گونه‌ای دیگر شدند 

چشمهامان مست و جادوگر شدند 

 

روحهامان سخت و تن آلوده‌اند 

آسمانهامان لجن آلوده‌اند 

 

هفته ها در هفته ها گم می‌شوند 

وهم‌ها فردای مردم می‌شوند 

 

فانیان وادی بی سنگری! 

تیغ ها مانده در آهنگری 

 

حاصل آغازها پایان شده است؟ 

میوه فرهنگ جبهه نان شده است؟  

 

شعله ها! سردیم ما، سردیم ما 

رخصتی، ‌شاید که برگردیم ما 

 

“یسطرون” ‌هم رفت و ما نون مانده‌ایم 

بعد لیلا باز مجنون مانده‌ایم  

 

بحر مرداب است بی امواج،‌آی ! 

عشق یک شوخی است بی حلاج، آی!  

 

یک نفر از خویش دلگیر است 

بازیک نفر بغضش گلوگیر است 

 

باز زخمی‌ام، اما نمک… بی فایده است 

درد دارم، نی لبک… بی فایده است 

 

عاقبت آب از سر نوحم گذشت 

لشگر چنگیز از روحم گذشت

راستی اگر حرفی از شما بزنیم میگویند......

فقط و فقط .....!شهدا شرمنده ایم!

جانباز محمدحسین جعفریان


๑۩๑ سید مهدی رضوی:09381954355 ๑۩๑

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


مـــــوضوعات مـــــرتبط: بـایگانــــــی مـطالب زیبــــا، دل نوشته ها، مطالب زیبا وخواندنی، اشعار زیبا و خوندنی، ،
[ 26 / 4 / 1391 ] [ 18:0 ] [ سید مهدی رضوی ] [ ]
░▒ نظر یادت نره همسنگر گرامی، برای بهتر شدن سایت لطفا اینجا کلیک نمائید heiat110.lxb.ir ▒░
پایگــاه مداحـــــــــــی

بــــــسـم الله الـــــــرحــمن الـــــــرحــیـم شما جوانید قدر لحظات جوانی را بدانید هــرگز جـز بـرای رضـای خـدا کاری نکنید. {حــــــضـرت آیــت آلله امــام خـامنـــه ای} تـا کــــــــور شـود هــر آنکـــه نـتواند دیـــد بین مـــن و رهبــــــر عزیزم عهــدی سـت ســید عــــــــلی حســــینی خـامنـــه ای فـــــرمانده ی ارشد سـپاه مهـــدی سـت شــادی دل حـضــرت زهــرا(س) صـــلوات نــویسنده: ســـــیـد مـهــــدی رضـــوی
مـوضوعــــــــــات وب
امـــــــکانات وب